نوروز، آييني زرتشتي نيست و در اوستا نامي از آن برده نشده؛ ولي زرتشتيان به عنوان پارسياني اصيل همواره آن را گرامي داشتهاند.
آنها از ديرباز هفتسين را در اتاقي به نام فروردين با ديوارهايي سفيد گذاشته و دور آن را با گل, شيريني و آتش ميآراستند. هر خانواده با دست خود هيزمي را به نيت يك در گذشته خود, به آتش هديه ميكرد. هفتسين زرتشتيان به فروهرها هديه ميشود.
عدد هفت در همه فرهنگها و اديان، عدد مقدسي تلقي ميشود. در تمدن ايراني نيز اين عدد در نمودهاي مختلفي ظاهر ميشود.
يكي از اين نمادها, سفره هفت سين است. مانند تمام آيينهاي ايراني، هر آنچه از سينهاي اين سفره نمادي معنوي از يك جريان زندگي است و پيام خاصي را به صورت نمادين مطرح ميكند.
هفت سين اصيل
هر آنچه با سين آغاز ميشود، جزو هفتسين نيست؛ طبق باورهاي باستاني پارسيان، اين سينها بايد حايز شرايط ذيل باشند.
1- پارسي باشد, بدين معني كه از واژههاي اصيل پارسي كه در فرهنگ نامه زبان پهلوي بوده سر چشمه گرفته شده باشد. براي مثال سكه نميتواند جزو هفت سين باشد. چون واژهاي عربي است.
2- گياهي باشد, يعني از گياه باشد و با اين اوصاف سماق نميتواند جزو هفت سين باشد؛ زيرا تركي ايغوري است.
و حال هفت سين اصيل؛
سبزه، سيب سرخ، سركه (سركه واژهاي عربي نيست و برگرفته از واژه پهلوي سركك است و از پارسي به زبان تازي راه يافته)، سمنو، سنجد، سير و سپند.
معناي نمادين سينها؛
سبزه - نشان سبزي, خرمي, شادي, شادماني, خوش خلقي, تعادل و هماهنگي در زندگي بوده است. رنگ سبز از بعد روانشناسي رنگها, رنگي است كه از برانگيخته شدن فاصله ميگيرد و مانند نوروز پيام آور صلح و دوستي است.
سيب سرخ - نمادي از باروري و زايش.
سركه - نماد پاكيزگي و گندزدايي از زندگي, درون و افكار آدمي در سال نو.
سمنو - نماد فراواني و بركت چه از بعد مادي و چه از بعد معنوي.
سنجد - در فرهنگ ايراني نماد خردگرايي و سنجيده عمل كردن است. فرهنگ و تمدن ايراني از ديرباز برپايه خردورزي به وجود آمد و سنجد؛ به ما ميگويد در سال نو بايد از بيخردي و ناداني دوري جست و در پي روشني و آگاهي بود.
سير - نماد گندزدايي و دور انداختن پلشتيهاي ظاهري و دروني انساني است.
سپند - نماد مثبت انديشي به جهان و نگرشي خيرخواهانه براي ديگران است. دوري از بدبيني و دشمني پنداشتن ديگران.
البته سفره هفت سين تنها به سينهاي بيان شده خلاصه نميشود و عناصر نمادين ديگري نيز دارد.
كتاب آسماني؛ مسلمانان قرآن, مسيحيان كتاب مقدس و انجيل يهوديان, عهد عتيق و زرتشتيان اوستا را در سفرههاي خود ميگذارند و در هنگام تحويل سال يادي و نيايش كتب آسماني خود را خوانده و از درگاه خداوند براي سال آينده بركت, فيض و سرخوشي را طلب ميكنند.
آينه؛ يكي ديگر از اشياي موجود در سفره هفت سين آينه است كه نشان يكرنگي و پاكي است و راستي است آينه به ما ميگويد بايد همان گونه كه آينه حقيقت را همان گونه كه هست، بيان كنيم, راستگو باشيم و خود را همان گونه كه هستيم، نشان دهيم و از تظاهر، تزوير و دو رنگي بپرهيزيم.
ماهي سرخ؛ نماد باروري, بركت, سرزندگي است.
شمع؛ نماد نور و روشنايي خداوندي و پرهيز از وارد شدن به دنياي تاريك اهريمني است
آنها از ديرباز هفتسين را در اتاقي به نام فروردين با ديوارهايي سفيد گذاشته و دور آن را با گل, شيريني و آتش ميآراستند. هر خانواده با دست خود هيزمي را به نيت يك در گذشته خود, به آتش هديه ميكرد. هفتسين زرتشتيان به فروهرها هديه ميشود.
عدد هفت در همه فرهنگها و اديان، عدد مقدسي تلقي ميشود. در تمدن ايراني نيز اين عدد در نمودهاي مختلفي ظاهر ميشود.
يكي از اين نمادها, سفره هفت سين است. مانند تمام آيينهاي ايراني، هر آنچه از سينهاي اين سفره نمادي معنوي از يك جريان زندگي است و پيام خاصي را به صورت نمادين مطرح ميكند.
هفت سين اصيل
هر آنچه با سين آغاز ميشود، جزو هفتسين نيست؛ طبق باورهاي باستاني پارسيان، اين سينها بايد حايز شرايط ذيل باشند.
1- پارسي باشد, بدين معني كه از واژههاي اصيل پارسي كه در فرهنگ نامه زبان پهلوي بوده سر چشمه گرفته شده باشد. براي مثال سكه نميتواند جزو هفت سين باشد. چون واژهاي عربي است.
2- گياهي باشد, يعني از گياه باشد و با اين اوصاف سماق نميتواند جزو هفت سين باشد؛ زيرا تركي ايغوري است.
و حال هفت سين اصيل؛
سبزه، سيب سرخ، سركه (سركه واژهاي عربي نيست و برگرفته از واژه پهلوي سركك است و از پارسي به زبان تازي راه يافته)، سمنو، سنجد، سير و سپند.
معناي نمادين سينها؛
سبزه - نشان سبزي, خرمي, شادي, شادماني, خوش خلقي, تعادل و هماهنگي در زندگي بوده است. رنگ سبز از بعد روانشناسي رنگها, رنگي است كه از برانگيخته شدن فاصله ميگيرد و مانند نوروز پيام آور صلح و دوستي است.
سيب سرخ - نمادي از باروري و زايش.
سركه - نماد پاكيزگي و گندزدايي از زندگي, درون و افكار آدمي در سال نو.
سمنو - نماد فراواني و بركت چه از بعد مادي و چه از بعد معنوي.
سنجد - در فرهنگ ايراني نماد خردگرايي و سنجيده عمل كردن است. فرهنگ و تمدن ايراني از ديرباز برپايه خردورزي به وجود آمد و سنجد؛ به ما ميگويد در سال نو بايد از بيخردي و ناداني دوري جست و در پي روشني و آگاهي بود.
سير - نماد گندزدايي و دور انداختن پلشتيهاي ظاهري و دروني انساني است.
سپند - نماد مثبت انديشي به جهان و نگرشي خيرخواهانه براي ديگران است. دوري از بدبيني و دشمني پنداشتن ديگران.
البته سفره هفت سين تنها به سينهاي بيان شده خلاصه نميشود و عناصر نمادين ديگري نيز دارد.
كتاب آسماني؛ مسلمانان قرآن, مسيحيان كتاب مقدس و انجيل يهوديان, عهد عتيق و زرتشتيان اوستا را در سفرههاي خود ميگذارند و در هنگام تحويل سال يادي و نيايش كتب آسماني خود را خوانده و از درگاه خداوند براي سال آينده بركت, فيض و سرخوشي را طلب ميكنند.
آينه؛ يكي ديگر از اشياي موجود در سفره هفت سين آينه است كه نشان يكرنگي و پاكي است و راستي است آينه به ما ميگويد بايد همان گونه كه آينه حقيقت را همان گونه كه هست، بيان كنيم, راستگو باشيم و خود را همان گونه كه هستيم، نشان دهيم و از تظاهر، تزوير و دو رنگي بپرهيزيم.
ماهي سرخ؛ نماد باروري, بركت, سرزندگي است.
شمع؛ نماد نور و روشنايي خداوندي و پرهيز از وارد شدن به دنياي تاريك اهريمني است